آرامش در کجاست؟ همانجا که احساس کنی. مرزها اهمیت ندارند. اینکه تو از کدام کشوری و از کدام منطقه مهم نیست. مهم این هست که تو در کجا آرامش داری و در کجا معنی زندگی را حس می کنی. اینکه بدانی کسانی که در اطرافت زندگی می کنند چقدر با احساس و مهربان هستند. مردمی که جامعه را با لبخندشان زیبا می کنند. تو متعلق به آنجا هستی نه منطقه ای که در آن به دنیا آمدی. متعلق به جایی هستی که وقتی لبخند و متانت هدیه میدهی، آرامش هدیه میگیری. در زندگی مرزی وجود ندارد. مرزها قلب های ما هستند که در کنار هم آرامش بگیرند. زندگی معنی همان رنگین کمانیست که وقتی نگاهش می کنی چشمانت مهربان میشود. متعلق به جایی هستی که مردمش همان درختان پرباری هستند بدون ادعا که خمیده اند و چه زیبا خمیده اند. دنیای ما محدود به منطقه ای نیست که در آن زندگی کردیم و می کنیم. دنیای ما قلب بزرگ ماست که جای محبت و مهربانیست و عطوفتی که درک آن نیاز به نسل ها اصالت فرهنگی دارد. مرز زندگی من همان قلب های مهربانیست که آرامش را به من هدیه دادند.