کودکی معنی همان روزهایی بود که خواب ، شیرین ترین لحظات زندگی را رقم میزد . کودکی معنی همان لحظاتی بود که بوی باران آرام بخش سنگینی شانه هایم بود . زنده ام یا مرده نمیدانم اما دلتنگ همان روزهایی هستم که بزرگترین دغدغه زندگی ام همان احساس کودکی بود که لحظه ها را با خنده های شیرینش میگذارند . کاش دغدغه ها نبودند و کاش هیچ نبود جز کودک درونم که همه لحظاتم را با او سپری میکردم و دیگر هیچ نمیدیدم . دنیا جای دیدنی ها نیست . دلتنگ آن روزها هستم . میدانم نمی آیند اما فکرش هم کمی قلبم را آرام می کند . هنوز قلبم جا دارد . هنوز می توانم هر آنچه آزارم میدهد را درون قلبم بریزم تا همه فکر کنند بی دغدغه ترین انسان روی زمینم .
