در این سال ها خیلی چیزها آموختم و بهایش را با از دست دادن خیلی چیزها پرداخت کردم . آموختم دنیا آنقدر کوچک هست که جز خدمت و محبت به مردم کاری ارزشمندتر وجود ندارد . آموختم که در دنیا افکار و سلایق زیادی وجود دارد و این ما نیستیم که بهترینیم و افکار دیگران همانقدر که برای آنها ارزشمند است برای ما هم باید محترم باشد . آموختم هیچ خوشبختی و آسایشی با راحتی به دست نمی آید . آموختم در مقابل افراد خودخواه و خودکامل بین باید سکوت کنم چراکه بهترین جواب برای آنها خاموشیست . آموختم کسانی که پر ادعا هستند و منم منم دارند از همه ضعیف تر و حقیرتر هستند . آموختم هر چی بیشتر می آموزم ، متوجه میشوم هیچ نمیدانم . آموختم علم ، فرهنگ و شعور زندگی ، در دانشگاه ها تدریس نمی شود . آموختم احترام به پدرو مادر ، راه حل از بین رفتن همه ی مشکلات است . آموختم هر کسی یک نوع ظرفیتی دارد و نباید به همه یکسان محبت کنم . آموختم دنیا هیچ وقت جای راحتی نیست . آموختم قطره های اشک دل شکستگی هایم را در چاه بریزم. آنقدر چیزها آموختم که قلم قدرت نوشتن همه ی آن ها را ندارد اما بهایش را با از دست دادن بخشی از وجودم پرداخت کردم .